۳۱ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۲۸
بـازی بـا کـلـمـات مـسئـولان بـوکـان
حکایت سنگ بزرگ و نزدنها در در بوکان
اختصاصی «جێژوان» پـــاتــوق بــچـههـای بـــوکــان:انتشار
خبر ساخت اولین پل روگذر بوکان در بلوار ماموستا ههژار و کمی آنسوتر از
میدان استقلال (شهامت) که شهردار قبلی بوکان «رسول معروفی» وعده بیتحقق
ساخت آن را داده بود این روزها هم تیتر رسانههای مکتوب شهر شده و هم آخرین
پست ارسالی سایتها و وبلاگهای بوکان؛ و البته بنری بزرگ در میدان
فرمانداری (بَــنـِرداری) و چند میدان دیگر شهر نیز شده است.
البته که انتشار خبرهایی از این دست موجب مسرت چند روزه شهروندان میشود و حتی بسیاری از آنان که به مسائل شهری و کارهای عمرانی علاقهمندند رنج سر کشیدن به روند ساخت این پروژه را در لیست برنامههای روزانه خود میگنجانند، به این امید که روزی شاهد تابلوی "کارگران مشغول کارند" باشند. تجربه ثابت کرده است که باور چنین پروژههایی برای شهروندان بوکانی لااقل تا زمان بهرهبرداری کامل از آن غیر ممکن است.
درست
در چنین ایامی در سال 1389 مسئولان وقت شهرداری بوکان با نصب بنرهایی دل
انگیز خبر از ساخت پلی رو گذر در میدان استقلال دادند که همان زمان و با
گذشت چند ماه از تصویب آن و البته عدم اجرای آن پروژه دادمان به هوا بلند
شد و در پستی با عنوان " آیههای امید یا وعدههای سرخرمن!"
نسبت به عدم اجرا آن گله کردیم. گلهای که نه موجب ساخت آن پل شد و نه
باعث شد که شورای شهر و شهردار جوابی قانع کننده به افکار عمومی بدهند.
امیدواریم که لااقل سرنوشت این پل به مانند اسلافش فقط به نصب بنر آن ختم
نشود.
به گمان بیشتر اهالی این شهر درج واژههایی چون بزرگترین ... خاورمیانه، غرب کشور، استان و منطقه به غیر از آن که موجب احساس غرور در شهروندان نمیشود، بالعکس آن را متقاعد میکند که این پروژهها رویایی بیش نیستند. به چند نمونه از این سنگهای بزرگ که البته نشانه نزدن و یا زدن سیبل همسایه است نگاهی انداختهایم.
بزرگترین کارخانه ریسندگی و بافندگی خاورمیانه
به گمان بیشتر اهالی این شهر درج واژههایی چون بزرگترین ... خاورمیانه، غرب کشور، استان و منطقه به غیر از آن که موجب احساس غرور در شهروندان نمیشود، بالعکس آن را متقاعد میکند که این پروژهها رویایی بیش نیستند. به چند نمونه از این سنگهای بزرگ که البته نشانه نزدن و یا زدن سیبل همسایه است نگاهی انداختهایم.
بزرگترین کارخانه ریسندگی و بافندگی خاورمیانه
این
کارخانه لقب بزرگترین کارخانه ریسندگی و بافندگی خاور میانه (!) را یدک
میکشید. روند ساخت کند آن و بهرهبرداری نیم بند این پروژه در اواخر دولت
دوم هاشمی رفسنجانی در دهه هفتاد رقم خورد. به مدت کوتاهی پس از افتتاح و
بهربرداری از آن، هر بار و به دلیلی عدهای از کارگران آن از نعمت کار
بیبهره گشتند و کمکم خورشید بزرگترین کارخانه ریسندگی و بافندگی
خاورمیانه غروبی بی طلوع کرد و اکنون از آن کارخانه عظیم که حتی گفته
میشود دستگاههای آن به شهرهای دیگر فروخته شد جز ساختمانی عظیم در شهرکی
که به شهرک نساجی مشهور شد، باقی نمانده است. البته و در سایه نبود ساختمان
اداری مجزا برای سازمان تأمین اجتماعی شهرستان بوکان، قسمتی از ساختمان
آن به صورت استیجاری در اختیار این نهاد دولتی قرار گرفته است تا چراغ
بزرگترین کارخانه ریسندگی و بافندگی خاورمیانه به نوعی روشن بماند!!
بزرگترین کارخانه قند خاورمیانه
در حالی که بوکان یکی از قطبهای عظیم کشاورزی در منطقه و استان است، اما کمبود زیرساختها و صنایع تبدیلی در این شهر بوکان را در سطح همان تولیدکننده صِرف محصولات کشاورزی نگه داشته است. تولید سالانه صدها هزار تنی چغندر قند در بوکان تاکنون به غیر از افرایش عاملین خرید چغندر قند که جز واسطهگری سودی برای کشاورزان این منطقه نداشته است، منفعتی را عاید این قشر زحمتکش و بیادعا نکرده است.
در دی ماه سال 1385 فرماندار بوکان خبر از ساخت بزرگترین کارخانه قند خاور میانه در بوکان داد. (اینجا) خبری که لبخند رضایت را به روی لبان مردم رنج کشیده این دیار آورد و بارقههایی از امید را دل هزاران کشاورز و البته جوانان جویای کار این شهر روشن کرد. اما با وجود گذشت حدود 7 سال از انتشار این وعده، این خبر رنگ واقعیت به خود نگرفت و حتی در اسفند ماه 1391 «هیمن بهرامیان» در وبلاگ خود «بۆ بۆکان» با استناد به انتشار خبرهایی مبنی بر ساخت کارخانه بزرگ قند در مهاباد، به نوعی از واگذاری امتیاز کارخانه بوکان به مهاباد خبر داده بود. (اینجا) هر چند مدتی قبل فرماندار بوکان مجدداً خبر از سرگیری عملیلت ساخت بزرگترین کارخانه قند خاورمیانه داد، اما به ما یاد دادهاند تا چیزی را با چشم خود ندیدهایم آن را باور نکنیم!
بزرگترین سیلوی استان
از بزرگترین تولید کننده گندم منطقه و شهری که به «انبار غله استان» مشهور است، انتظاری جز داشتن بزرگترین سیلوی استان نیست! اما این انتظار برای بوکانیها فقط مربوط به سالهای انتظار کشیدنشان است و در حالی که فرماندار بوکان وعده بهره برداری از سیلوی هفتاد هزار تنی بوکان را در فروردین ماه 92 اعلام کرده بودند، اما با گذشت چند ماه از آخرین وعده بهره برداری ایشان هیچ خبری از طرحی که به گفته ایشان دارای 80٪ پیشرفت فیزیکی است، نیست.
قابل توجه اینکه هیئت دولت بودجه تکمیلی برای ساخت این سیلو را در جلسه مورخه 1385/06/11 خود به تصویب رسانده بود. (اینجا) عدم توجه به فرآیند ساخت این سیلو در بوکان موجب انتشار خبرهایی مبنی بر اختلاس چهار میلیاردی در کارخانه آرد ماه منیر که از مخازن آن به جای سیلو استفاده میشود، شد. (اینجا) حال سوال اینجاست که چرا با وجود سفر چند باره رییس جمهور به استان و استاندار به بوکان کسی جویای احوال حکایت ساخت این سیلو برای انبار غله استان نیست؟! لازم به ذکر است فرماندار محترم بوکان به عنوان نماینده دولت در شهر نیز میتواند جهت تنویر افکار عمومی نسبت به این پروژه تاریخی سخنی به زبان بیاورد و حتی دلیل تعدم تحقق وعدهاش را مبنی بر بهره برداری از این طرح در فروردین امسال بیان کند. مطمئناً پاسخ گویی به مردم به خصوص در زمانی که وعدهای تحقق نمییابد وجهه بهتری از مسئولی را نشان میدهد که در برابر افکار عمومی پاسخگو نیست.
بزرگترین استخر شنای غرب کشور
این مورد از آن سنگهای بزرگی است که بخش خصوصی درست به هدف زده است. در تعریف این استخر از واژه بزرگترین استخر شنای غرب کشور و سومین استخر بزرگ ایران یاد شد و بر خلاف انتظار به دلیل این که این پروژه وابسته به بخش خصوصی بود خیلی زودتر از آنچه مردم بوکان انتظارش را داشتند مورد بهره برداری قرار گرفت و رویای چندین ساله بوکانیها را برای شنا در یک استخر سرپوشیده بهداشتی مجهز خاتمه داد. شایان ذکر است قبل از افتتاح این پروژه ورزشی شهروندان بوکان مجبور به سفر به شهرهای همجوار بودند. طراحی آن در سال 1385 توسط مهندس بیژن نانچای و موسس آقای رشید عبدالهی 5 ماه به طول انجامیده است . مشاوره در امور طراحی و محاسبات ساختمانی توسط مهندسین گروه مشاور هوشنگ 4 ماه به طول انجامیده است . در تاریخ 86/1/20 کار پروژه آغاز و به مدت 2 ماه خاکبرداری به اتمام رسید و کار احداث بنا در تاریخ 86/4/1 آغاز شده و طبق برنامه های زمانبندی شده در تاریخ 87/1/20 کار ساختمانی پایان گرفته است .
قرار گرفتن نام این استخر صرفاً به دلیل وجود واژههایی نظیر بزرگترین استخر غرب کشور و سومین ... بوده است و این سطور نه در مذمت تاریخی شدن یک پروژه، بلکه تأکیدی است بر این که اگر مسئولان شهری هم همت کنند میتوانند یک پروژه شصت ماهه را شش ماهه هم به اتمام رساند!
ترمینال بزرگ شهر
اسم "پایانه مسافربری" که در طرح «فارسی را پاس بداریم» دراز شده واژه مهجور ترمینال شده است در بوکان حکایت جالبی دارد. در زمان صدارت اعضای دور دوم شوراهای شهر تابلوی مشهور "محل احداث ترمینال بزرگ بوکان" همانجا فرود میآمد که آنان دوست داشتند و این کش و قوس سرانجام و پس از سالها به ساخت ترمینالی با بدترین مکان یابی ممکن در بلوار میاندوآب انجامید.
بزرگترین کارخانه قند خاورمیانه
در حالی که بوکان یکی از قطبهای عظیم کشاورزی در منطقه و استان است، اما کمبود زیرساختها و صنایع تبدیلی در این شهر بوکان را در سطح همان تولیدکننده صِرف محصولات کشاورزی نگه داشته است. تولید سالانه صدها هزار تنی چغندر قند در بوکان تاکنون به غیر از افرایش عاملین خرید چغندر قند که جز واسطهگری سودی برای کشاورزان این منطقه نداشته است، منفعتی را عاید این قشر زحمتکش و بیادعا نکرده است.
در دی ماه سال 1385 فرماندار بوکان خبر از ساخت بزرگترین کارخانه قند خاور میانه در بوکان داد. (اینجا) خبری که لبخند رضایت را به روی لبان مردم رنج کشیده این دیار آورد و بارقههایی از امید را دل هزاران کشاورز و البته جوانان جویای کار این شهر روشن کرد. اما با وجود گذشت حدود 7 سال از انتشار این وعده، این خبر رنگ واقعیت به خود نگرفت و حتی در اسفند ماه 1391 «هیمن بهرامیان» در وبلاگ خود «بۆ بۆکان» با استناد به انتشار خبرهایی مبنی بر ساخت کارخانه بزرگ قند در مهاباد، به نوعی از واگذاری امتیاز کارخانه بوکان به مهاباد خبر داده بود. (اینجا) هر چند مدتی قبل فرماندار بوکان مجدداً خبر از سرگیری عملیلت ساخت بزرگترین کارخانه قند خاورمیانه داد، اما به ما یاد دادهاند تا چیزی را با چشم خود ندیدهایم آن را باور نکنیم!
بزرگترین سیلوی استان
از بزرگترین تولید کننده گندم منطقه و شهری که به «انبار غله استان» مشهور است، انتظاری جز داشتن بزرگترین سیلوی استان نیست! اما این انتظار برای بوکانیها فقط مربوط به سالهای انتظار کشیدنشان است و در حالی که فرماندار بوکان وعده بهره برداری از سیلوی هفتاد هزار تنی بوکان را در فروردین ماه 92 اعلام کرده بودند، اما با گذشت چند ماه از آخرین وعده بهره برداری ایشان هیچ خبری از طرحی که به گفته ایشان دارای 80٪ پیشرفت فیزیکی است، نیست.
قابل توجه اینکه هیئت دولت بودجه تکمیلی برای ساخت این سیلو را در جلسه مورخه 1385/06/11 خود به تصویب رسانده بود. (اینجا) عدم توجه به فرآیند ساخت این سیلو در بوکان موجب انتشار خبرهایی مبنی بر اختلاس چهار میلیاردی در کارخانه آرد ماه منیر که از مخازن آن به جای سیلو استفاده میشود، شد. (اینجا) حال سوال اینجاست که چرا با وجود سفر چند باره رییس جمهور به استان و استاندار به بوکان کسی جویای احوال حکایت ساخت این سیلو برای انبار غله استان نیست؟! لازم به ذکر است فرماندار محترم بوکان به عنوان نماینده دولت در شهر نیز میتواند جهت تنویر افکار عمومی نسبت به این پروژه تاریخی سخنی به زبان بیاورد و حتی دلیل تعدم تحقق وعدهاش را مبنی بر بهره برداری از این طرح در فروردین امسال بیان کند. مطمئناً پاسخ گویی به مردم به خصوص در زمانی که وعدهای تحقق نمییابد وجهه بهتری از مسئولی را نشان میدهد که در برابر افکار عمومی پاسخگو نیست.
بزرگترین استخر شنای غرب کشور
این مورد از آن سنگهای بزرگی است که بخش خصوصی درست به هدف زده است. در تعریف این استخر از واژه بزرگترین استخر شنای غرب کشور و سومین استخر بزرگ ایران یاد شد و بر خلاف انتظار به دلیل این که این پروژه وابسته به بخش خصوصی بود خیلی زودتر از آنچه مردم بوکان انتظارش را داشتند مورد بهره برداری قرار گرفت و رویای چندین ساله بوکانیها را برای شنا در یک استخر سرپوشیده بهداشتی مجهز خاتمه داد. شایان ذکر است قبل از افتتاح این پروژه ورزشی شهروندان بوکان مجبور به سفر به شهرهای همجوار بودند. طراحی آن در سال 1385 توسط مهندس بیژن نانچای و موسس آقای رشید عبدالهی 5 ماه به طول انجامیده است . مشاوره در امور طراحی و محاسبات ساختمانی توسط مهندسین گروه مشاور هوشنگ 4 ماه به طول انجامیده است . در تاریخ 86/1/20 کار پروژه آغاز و به مدت 2 ماه خاکبرداری به اتمام رسید و کار احداث بنا در تاریخ 86/4/1 آغاز شده و طبق برنامه های زمانبندی شده در تاریخ 87/1/20 کار ساختمانی پایان گرفته است .
قرار گرفتن نام این استخر صرفاً به دلیل وجود واژههایی نظیر بزرگترین استخر غرب کشور و سومین ... بوده است و این سطور نه در مذمت تاریخی شدن یک پروژه، بلکه تأکیدی است بر این که اگر مسئولان شهری هم همت کنند میتوانند یک پروژه شصت ماهه را شش ماهه هم به اتمام رساند!
ترمینال بزرگ شهر
اسم "پایانه مسافربری" که در طرح «فارسی را پاس بداریم» دراز شده واژه مهجور ترمینال شده است در بوکان حکایت جالبی دارد. در زمان صدارت اعضای دور دوم شوراهای شهر تابلوی مشهور "محل احداث ترمینال بزرگ بوکان" همانجا فرود میآمد که آنان دوست داشتند و این کش و قوس سرانجام و پس از سالها به ساخت ترمینالی با بدترین مکان یابی ممکن در بلوار میاندوآب انجامید.
جالب
اینجاست که هنگام افتتاح این طرح که اصلاً هیچ سنخیتی با نام آن «ترمینال
بزرگ شهر» ندارد مسئولان شهری برای قرار گرفتن در کادر عکس از سر و کول هم
بالا میرفتند اما مدتی بعد همین مسئولان همدیگر را به خاطر ساخت این
ترمینال متهم میردند و جالبتر آنکه رییس شورای شهر بوکان در گفتگو با دو
هفته نامه مرزداران بوکان دلیل ساخت این پایانه در مکان فوق الذکر اهدای
زمین از سوی مردم عنوان کرد و ادامه داده بودند چنانچه مطمئن شویم این مکان
برای پایانه مسافربری بین شهری بوکان مناسب نیست از آن به عنوان واحد
موتوری شهرداری استفاده میکنیم! (اینجا) آن هم پس از صرف حدود هشتصد و پنجاه میلیون تومان پول و حدود 10 سال انتظار!!
بزرگترین مجموعه تفریحی استان (کێوه رهش)
مجموعه تفریحی کێوه
رهش بر فراز کوهی به همین نام در ورودی جاده روستایی کوسه قرار گرفته
است. این مجموعه که در صورت تکمیل شدن تمام ظرفیتهای تعیین شده برای آن به
عنوان بزرگترین مجموعه تفریحی استان معرفی میشود، اکنون فقط تعدادی درخت و
آلاچیق و یک آب نما آبشار فانتزی است که هر هفته تنها چند ساعت چشم
میهمانان را به رخسار خود روشن میکند. از طرفی هجوم سودجویان به دامنه این
کوه و ساخت خانههای به اصطلاح ویلایی از زیبایی چشم انداز اکنون و آینده
آن کاسته است. هر چند شنیده میشود که شهرداری بوکان در حال برچیدن این
خانهها و مغازههایی است که در حریم این مجموعه ساخته شدهاند.
متاسفانه جاده این مجموعه تفریحی نیز کشش میزان میهمانانی را میخواهند یک روز تعطیل را در کنار خانواده در این کوه و حاشیه آن سپری کنند، ندارد.
متاسفانه جاده این مجموعه تفریحی نیز کشش میزان میهمانانی را میخواهند یک روز تعطیل را در کنار خانواده در این کوه و حاشیه آن سپری کنند، ندارد.
رسیدگی
بیشتر به این مورد و سر و سامان دادن به مغازهها و منازل موجود در حاشیه
این مجموعه تفریحی میتواند در آینده واژه «بزرگترین» را مناسب حال این
مجموعه تفریحی کند. اما آنچه مهم است این است که اکنون این واژه بر تن این
کوه بسیار گشاد و با ارفاق هم نمیتوان این واژه را به نام این مجموعه دوخت
زد
به غیر از طرحهایی که در وصف آنها از واژههایی همچون بزرگترین و اولین و ... استفاده شده است، هستند طرحهایی که لااقل برای مجموعه عظیم دولت خُرد و کوچک هستند اما برای شهروندان بوکانی که سالهاست منتظرند پایان این طرحها را ببینند بزرگ و کلان هستند. از جمله میتوان به تکمیل ورزشگاه پنج هزاری نفری بوکان و مجموعه ورزشی کارگران امیرآباد و کنار گذر جاده بوکان - سقز و ادامه بزرگراه کرمانشاه - میاندوآب و ... اشاره کرد.
به غیر از طرحهایی که در وصف آنها از واژههایی همچون بزرگترین و اولین و ... استفاده شده است، هستند طرحهایی که لااقل برای مجموعه عظیم دولت خُرد و کوچک هستند اما برای شهروندان بوکانی که سالهاست منتظرند پایان این طرحها را ببینند بزرگ و کلان هستند. از جمله میتوان به تکمیل ورزشگاه پنج هزاری نفری بوکان و مجموعه ورزشی کارگران امیرآباد و کنار گذر جاده بوکان - سقز و ادامه بزرگراه کرمانشاه - میاندوآب و ... اشاره کرد.
گمان
میرود انتخاب آگاهانه دلسوزان شهری به عنوان اعضای جدید شورای شهر از سوی
مردم در انتخابات پیش رو همراه با پیگیری مجدانه طرحهای عمرنی بوکان را
به سر منزل مقصود برساند و نیز امید است که مسئولان بوکانی با یک عزم جدی
برای اجرای طرحهایی که وعدهاش را دادهاند، به این بازی با کلمات خاتمه
دهند.
بـازتـاب
»» این مطلب در «بوکان پرس» باز نشر شده است. جهت دیدن آن اینجا کلیک کنید.
نظر شما در مورد این طرحها و عملکرد مسئولان در مورد این طرحها چیست؟
بـازتـاب
»» این مطلب در «بوکان پرس» باز نشر شده است. جهت دیدن آن اینجا کلیک کنید.
نظر شما در مورد این طرحها و عملکرد مسئولان در مورد این طرحها چیست؟
۹۲/۰۵/۳۱
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.