فقر فرهنگی ؛عامل انحراف جوانان بوکانی
انحرافات تاریخچه ای به قدمت زندگی انسان داردواز زمانهای دور یکی از مسائل مورد توجه اندیشمندان اجتماعی می باشد.
هرجامعه ای برای تعادل وحفظ بقای خویش دارای هنجارها وارزشها وقوانینی می باشد که مورد قبول اکثریت مردم آن جامعه است وانحراف در واقع رفتارهای مخالف با ارزشها وهنجارها وقوانین مورد پذیرش جامعه است.
جرم یا انحراف چراغ خطرناکی است که نشان از نقایص وکمبود های جامعه دارد ومعمولا دارای علل وعوامل مختلفی می باشد.همچنان که پیشگیری از بیماری بهتر از درمان آن می باشدلذا بایستی برای داشتن جامعه ای سالم وشاداب اعمال پیشگیرانه ای داشته باشیم.
دراین میان خانواده به عنوان بنیادی ترین نهاد جامعه می تواند در پیشگیری از انحراف وجرم نقش به سزایی ایفا نماید.
با توجه به این مسئله که اوقات فراغت ازچنان اهمیتی برخوردار است که گاها از آن به آیینه فرهنگ جامعه تعبیر می شود وبا عطف به اهمیت وآثار سازنده ومثبتی که درسایه بهره وری مناسب از این دوران در زمینه های مختلف می تواند نصیب جامعه شودلذا سیاستهای فرهنگی جامعه بایستی در مسیر استفاده بهینه از این خصیصه مهم قرار گرفته ودست اندر کاران امر فرهنگ باید با ایجادشرایط وابزار مناسب برای گذران این اوقات،مردم را نیز برای انتخاب آگاهانه وآزادانه این ابزار ووسایل راهنمایی نمایند.
نکته کلیدی وبسیار مهمی که نیاز به بیان دارد اینست که هنگامی که زمان فراغت با خلا مکانی وروشی مناسب برای گذران آن مواجه می شود وبه عبارتی ساده تر هنگامی که جوان سرگردان می شودوراهی برای گذراندن زمان آزادش نمی یابد؛راههای غیر متعارف بسیار زیادی در برابر اوباز می شودولذا با مفروض داشتن این خلا،جوان ناگزیر به روی آوردن به این راههای غیر متعارف می باشد.
آنچه که به وضوح در شهرستان بوکان مشاهده می شود واز دیدگان افراد آگاه به مسائل اجتماعی پوشیده نیست؛وجود چنین خلا عظیم ودر مقابل عدم برنامه مناسب جهت پرکردن این خلا از جانب متولیان امور فرهنگی می باشد.
این شهرستان که جمعیتی حدود180هزار نفر رادارا می باشدوبیشتر بافت جمعیتی آن را نیز نسل جوان تشکیل می دهندمع الاسف بدلیل عدم برنامه ریزی صحیح متولیان فرهنگ ودر راس آن اداره فرهنگ وارشاد اسلامی این شهر،جوانان آن جذب مکانهایی نظیر سفره خانه های سنتی وهمچنین قهوه خانه ها که عملا از نظر محیطی ،فضایی ضد فرهنگ واخلاق دارند شده اند.
دلیل این امر نیز در این نکته نهفته است ؛مادامیکه جوانان مکان مناسبی را برای گذراندن اوقات فراغت خویش نداشته باشند که این مکان بتواند نیازهای فزاینده آن هارا در زندگی امروزیشان پاسخگو باشد،روی آوردن به این محیطها امری عادی به نظر می رسدولذا باتوجه به وضعیت این مکانها که قبلا به آن اشاره شد،زمینه انحراف وبه تبع آن ارتکاب جرم،در جوانان ایجاد شده واوقات فراغت به جای اینکه زمینه ساز رشد وتعالی جوانان شود موجبات گمراهی وفساد آنان را فراهم می آورد.
این مکانها که به لطف غفلت مسئولین هرروزه برتعدادشان افزوده می شود،به پاتوقی برای شب نشینی های جوانانی از خانواده های مختلف با فرهنگهای متفاوت تبدیل شده وعملا یکه تاز عرصه جذب جوانان گشته اندو
دراین میان قلیان نیزپای ثابت این شب نشینی ها می باشد.
صاحب نظران اجتماعی که مصرف قلیان را یک ضدارزش فراگیر تلقی می کنند،معتقدندکه قبح مصرف آن از بین رفته ودر میان اقشار جامعه زشتی ویژه ای نسبت به آن دیده نمی شود.
استفاده از قلیان جدای از مضرات جسمی مانند سرطانهای مجاری تنفسی،ریه،وعوارض قلبی وعروقی،دارای ضرری روحی نیز می باشد بدین معنا که بسیاری از معتادان به سایر مواد مخدرمصرف خودرا از قلیان شروع کرده اند.
پرسش مهم این است که دلیل عمده گرایش نسل جوان به این پدیده چیست؟این سوالی بود که ذهن مارابه خود مشغول کرده بود ولذا
پاسخی که مادریافت کردیم این مسئله بود؛ وجود بیکاری بسیار زیاد در بین جوانان ،عدم وجود مکانهای تفریحی وفرهنگی مناسب وهمچنین خلا برنامه ریزی جامع فرهنگی وبه عبارتی فقر فرهنگی عمده عامل سوق دادن جوانان به این مکان ها می باشد.
مابرای پاسخ سوالمان به سراغ جوانانی رفتیم که هرروزه چند ساعتی از وقتشان رادر اینگونه محیطها می گذرانند.
جوانی به اسم رئوف با ما اینگونه سخن گفت؛وقتی که مکان تفریحی مناسب وسالمی نداریم ومسئولین نیز برنامه ریزی صحیحی برای راهنمایی ما جهت گذران زمانهای آزادمان ندارند،آیا گرایش به این مکانها امری عادی تلقی نمی شود؟وی همچنین اظهار داشت که یکی دیگر از دلایل عمده در این امر بالا بودن نرخ بیکاری وبه عبارت ساده تر نبود کار برای جوانان می باشد ولذا اگر جوانان در جایی مشغول به کار شوند دیگر زمان خود را به بطالت در این مکانها نمی گذرانند.وی همچنین اذعان داشت که علی رغم اطلاع داشتن از مضرات قلیان،امابه دلیل اعتیاد به این پدیده باعث شده که ازنظر جسمی وروحی وابستگی به قلیان داشته باشم وبه همین دلیل ساعاتی از روز را برای ارضای نیاز خود در قهوه خانه ها سر کنم.
جوان دیگری به نام احسان بیان داشت که؛مامکانهای مناسب برای تفریح وسرگرمی نداریم وامکانات موجود مانندسالنهای ورزشی نیزهزینه های بالایی برای استفاده دارندومسئولین نیزبرنامه ای برای پرکردن اوقات فراغت ماندارند،حال مااز شما سوال می کنیم که چگونه اوقات فراغت خودرابگذرانیم؟
اما صاحب یکی از قهوه خانه ها که در کمال تعجب ما ازشغل خود ناراضی بودو این مکانهارانیز برای جوانان مناسب نمی دانست اظهارکرد؛مسئله بیکاری وهمچنین نبود فضاها ومکانهای مناسب ورزشی وتفریحی از دلایل عمده حضور جوانان در قهوه خانه ها می باشد . وی که می گفت روزانه حدود 50نفر به این قهوه خانه می آیند؛بیان داشت متاسفانه مسئولین به فکر نسل جوان نیستند وعملا نتوانسته اند بابرنامه های مناسب فرهنگی آنان را جذب نمایند.
حال سوالاتی اساسی درباره اظهارات این جوانان که به واقع سرمایه های جامعه محسوب می گردند به ذهن ها خطور می کند؛سوالات بسیار زیادی که برخی از آنها بیان می گردد ونیازمند پاسخهای مناسب از جانب مسئولین ذی ربط می باشد.
چرا در شهرستان بوکان متولیان امور فرهنگی از وظایف خود غفلت کرده اند؟
چرا در شهری مانند بوکان که عروس شهرهای ایران نامیده می شود نباید حتی یک مکان ورزشی درست و حسابی وجود داشته باشد؟
اداره فرهنگ وارشاداسلامی که متولی امور فرهنگی می باشد چرا از جوانان غافل مانده است؟چرا این اداره برنامه های مناسبی برای جذب جوانان ندارد؟سوال اساسی تر اینکه این آقایان چکار کرده اند که جوانان از فرهنگ اسلامی بریده اند وبه دنبال تفریحات ناسالم می روند؟
مگر فقر فرهنگی در شهر ما دلیل عمده انحرافات نیست؟پس چرا در بحث فرهنگ هیچگونه حرکت مناسبی صورت نمی پذیرد؟
در یک جمله کلی؛اصلا آقایان از این مسائل آگاه هستند؟اگر آگاهند که وای برآنها که کاری انجام نمی دهندواگر نمی دانند باز هم وای بر آنها که از مسائل درون جامعه اطلاع ندارند وبه طور کلی افرادی که جاهل هستند ویاخود را به تجاهل می زنند دیگر مشروعیت ماندن دراین مناصب راندارند.
چرا های فراوان دیگری نیزذهن مارا به خود مشغول کرده اند،اما ای کاش این چراها پاسخ مناسبی را نیز در یافت کنند
امابه عنوان سخن پایانی اینکه؛آنچه انتظار می رود اینست که مسئولین وهمچنین افراد دلسوز که دلبسته دین ونظام اسلامی که مبتنی بر دین می باشدهستند،بایستی احساس وظیفه نموده ووارد عرصه شوند واز تباهی جوانان که سرمایه سوزی می باشد ممانعت به عمل آورند ودر این بین خانواده هانیز بایستی باکنترل فرزندان خود مانع انحراف آنان شوند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.