جیژوان پاتوق بچه های بوکان

فریاد برای فردایی بهتر برای ایران

جیژوان پاتوق بچه های بوکان

فریاد برای فردایی بهتر برای ایران

تنها وبلاگ تخصصی شهرستان بوکان که از حاصل تلاش گروهی از جوانان استان آذربایجان غربی می باشد و شما می توانید تمام بیانیات خود را به ما اعلام کنید...
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
مديران تخصصي
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین نظرات

۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

حکایت سنگ بزرگ و نزدن‌ها در در بوکان

اختصاصی «جێژوان» پـــاتــوق بــچـه‌هـای بـــوکــان:انتشار خبر ساخت اولین پل روگذر بوکان در بلوار ماموستا هه‌ژار و کمی آنسوتر از میدان استقلال (شهامت) که شهردار قبلی بوکان «رسول معروفی» وعده بی‌تحقق ساخت آن را داده بود این روزها هم تیتر رسانه‌های مکتوب شهر شده و هم آخرین پست ارسالی سایت‌ها و وبلاگ‌های بوکان؛ و البته بنری بزرگ در میدان فرمانداری (بَــنـِرداری) و چند میدان دیگر شهر نیز شده است.

بنر بزرگترین پروژه عمرانی بوکان

البته که انتشار خبرهایی از این دست موجب مسرت چند روزه شهروندان می‌شود و حتی بسیاری از آنان که به مسائل شهری و کارهای عمرانی علاقه‌مندند رنج سر کشیدن به روند ساخت این پروژه را در لیست برنامه‌های روزانه خود می‌گنجانند، به این امید که روزی شاهد تابلوی "کارگران مشغول کارند" باشند. تجربه ثابت کرده است که باور چنین پروژه‌هایی برای شهروندان بوکانی لااقل تا زمان بهره‌برداری کامل از آن غیر ممکن است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۲۸
فرزند بوکان
گیر سه پیچ به چی؟ به کی؟

اختصاصی «جێژوان» پـــاتــوق بــچـه‌هـای بـــوکــان: مدتی است هی ایمیل می‌زنند و پیام و پسغام می‌فرستند که هی فلانی چرا مثل گذشته قلمت بُران نیست؟ چرا پاچه مسئولین را نمی‌گیری؟ (نمی‌دانم بلا تشبیه ما را چه فرض کرده‌اند!) چرا به فرماندار گیر سه پیچ نمی‌دهی؟ چرا یقه نماینده را نمی‌گیری؟ چرا همین جوری از کنار اختلاس و بالا کشیدن پول مردم می‌گذری و دم بر نمی‌آوری؟ چرا به فلانی نامه سرگشاده و سربسته نمی‌نویسی؟ اصلاً چرا به ما مردم بوکان گیر نمی‌دهی؟ ما که ابداً پیگیر ماجرا بشویم و خفت یک وبلاگنویس دست و پا چلفتی را بگیریم که ترسو و بی‌... است که حتی عُرضه ندارد با اسم خودش یا یک اسم آدم به این و آن گیر بدهد و برداشته از ترس نام خودش را گذاشته «غمخوار»! کدام غمخوار کدام کشک! شما اگر غمخوار بودید مثل بچه آدم با نام اصلی خودت مطلب می‌نوشتی و بعد از اینکه کلی اسم و رسم در کردید و مسئولان از ترس شما مثل یک مسئول واقعی سرشان به کار خودشان گرم بود که مبادا دست از پا خطا کنند تا شما در وبلاگتان دمار از روزگارشان دربیاورید؛ می‌رفتید و در انتخابات شورای شهر و حتی نمایندگی مجلس شرکت می‌کردید و کلی برای خودتان کسی می‌شدید! البته شاید هم شرکت کرده‌اید و رای نیاورده‌اید و از ترس اینکه آبرویتان نرود بی‌خیال شده‌اید که بگویید نفر پنجاهم انتخابات شورای شهر شما بوده‌اید!!
آخر یکی نیست بگوید پدر جان عصر وبلاگنویسی به سر رسیده و دیگر کسی حال ندارد برای یک مطلب بلند بالا و چند عکس که با یک گوشی چینی روی اینترنت انداخته‌اید گیگ مصرف کند و در قسمت نظرات بنویسید: "دست شما درد نکنه / چرا زحمت کشدین/ ما که راضی نبودیم" کی می‌رود این همه راه را! همین مطلب فکستنی را با چند عکس بی‌ربط از همان خانوم‌هایی که روسری  به سر ندارند و کلاً در کار تبلیغ لباس‌های بی‌تربیت هستند، بردار ببر روی فیسبوک و به جای آن تیتر بی‌حال بنویس "عکس لو رفته قُمری خانوم" و عصری بیا و ببین چند لایک نثارش کرده‌اند؟
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۲۵
فرزند بوکان
http://www.banehpedia.com/images/picinpapers/baneh-bazar.jpg

اختصاصی «جێژوان» پـــاتــوق بـــچـه‌هـــای بـــوکــان: بانه شهری کوچک در مرز ایران و عراق است که به واسطه هم مرز بودنش با منطقه آزاد کردستان از موقعیت تجاری خوبی برخوردار شده است. اما جاده پر پیچ و خم و باریک و قدیمی این شهر که حتی با تمهیداتی که برای سه بانده شدن آن اندیشیده شده است هنوز جوابگوی خیل میهمانان آن نیست؛ ناهمگونی موقعیت مراکز تجاری؛ نبود پارکینگ‌های طبقاتی در محدوده بازار و خیابان‌های کوچک و البته نبود مراکز رفاهی برای میهمانانی که اغلب به صورت خانوادگی و دسته جمعی برای خرید به این شهر می‌روند باعث شده تا تجار شهر‌های اطراف به خود آیند تا از این موقعیت برای کشاندن میهمانان به شهر مطبوع خود تلاش کنند. یکی از این شهرها مهاباد است که با درک مشکلات ذکر شده در بازار بانه با ساخت مجتمع‌های تجاری شیک و مجهز به پارکینگ در نقاطی که دارای بار ترافیکی کمتری بوده  و البته با تبلیغات مناسب و دادن جوایز توانسته‌اند خیل عظیمی از میهمانان را به مراکز خرید خود بکشانند.
گرچه تجار بوکانی تازه برای این امر شروع به سرمایه گذاری کرده‌اند؛اما «جێژوان» پـــاتــوق بـــچـه‌هـــای بـــوکــان به جهت آشنایی و راهنمایی نکاتی را به صورت نقطه ضعف و نقطه قوت به عرض می‌رساند.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۱۶
فرزند بوکان
  این استان خیالی است؟

اختصاصی
«جێژوان» پـــاتــوق بــچـه‌هـای بـــوکــان
:
مدتی است وبی با عنوان "
کمپین حمایت از تشکیل استان موکریان به مرکزیت مهاباد" در اینترنت فعال شده و به نظرخواهی از کاربران در مورد این که با این ایده موافقند یا خیر پرداخته است. بی‌شک تاسیس استانی جدید در محدوده استان آذربایجان غربی امری مستلزم و محکوم به اجراست. چرا که این استان از نظر قومیتی؛ زبانی و مذهبی متنوع است و گرچه مردم این دیار در کمال مسالمت و برادری زندگی را سپری می‌کنند اما با توجه به همان بعد اختلاف قومیتی و زبانی شهرهای جنوب این استان در بیشتر موارد در استاندارد پایین‌تری از امکانات و برخورداری‌های شهری به سر می‌برند. در ذکر دلایل این امر به نکات زیادی می‌توان اشاره کرد یکی از آنها تعصبات قومیتی است که متاسفانه یکی از دلایلی است که چهره متفاوتی از شمال و جنوب این استان را به معرض نمایش می‌گذارد. اغلب واحدهای صنعتی بزرگ در شمال فعالیت می‌کنند و سنگ اندازی برای تشکیل این واحدها در جنوب استان فراوان است. نمونه آن طرح اجرای پتروشیمی مهاباد بود که این خبر بسیار مسئولان شمال استان را نگران کرد به گونه‌ای که از تریبون‌های رسمی عنوان شد حتی اگر این کارخانه در مهاباد ساخته شود باید شیر فلکه (کنترل) آن در ارومیه باشد!! یکی دیگر از مشکلات دو زبانه بودن این استان بهره‌مندی ضعیف کردها از صدا و سیمای مرکز استان است. گرچه صدا و سیمای مرکز استان اولین مرکز از مراکز صداو سیمای استانی در ایران بوده اما هیچگاه نتوانسته به اندازه گستره جمعیتی کردها برنامه برای این قشر تولید کند و اگر در توجیه این مسئله اشاره‌ای به صدا و سیمای مهاباد شود باید متذکر شد که این رسانه درون شهری است و حتی در روستاهای اطراف این شهر هم نمی‌توان به آن دسترسی داشت. دلایل زیادی می‌توان برای ضرورت تشکیل این استان عنوان نمود به خصوص در زمانی که در مرکز ایران دم به ساعت استان‌های جدید با نام‌های پر مسما تشکیل می‌شوند و برای آنها همیشه بودجه و توانمندی و زمینه مناسب تشکیل استان هست اما به محض عنوان این خواسته از سوی اکراد آنان متهم به جدایی طلبی؛  تجزیه ایران و دامن زدن به اختلافات قومیتی و مذهبی می‌شوند. به هر صورت این خواسته عجیبی نیست که یک استان جدید در این منطقه تاسیس شود و اینجانب و همه همشهریانم با ذات تاسیس آن موافقیم اما با کمال احترم به ایده همزبانان مهابادی‌ام برای تشکیل این استان به مرکزیت مهاباد عنوان می‌کنم که بوکان نیز دارای توانمندی‌های بسیاری برای مرکزیت این استان است و بی‌شک می‌تواند گزینه مناسبی جهت مرکزیت آن باشد. هدف من ایجاد دو دستگی در میان اکراد برای مرکزیت استانی نیست که هنوز ایجاد آن در هاله‌ای از ابهام است.
در این مورد از شما کاربران می‌خواهم که با درج نظر خود در قسمت نظرات بگویید که آیا اصولا موافق تشکیل این استان هستید و در  صورت مثبت بودن تمایل به مرکزیت کدام شهر را دارید؟ مهاباد یا بوکان؟
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۱۴
فرزند بوکان
  امید به کلید تدبیر بنفش


اختصاصی «جێژوان» پـــاتــوق بــچـه‌هـای بـــوکــان: 24 خرداد امسال و با رأی مردم ایران نام کسی از صندوق‌های رأی سر برآورد که شعارش واژه‌های گمشده‌ای  برای ایرانیان و بالاخص  ما کُردهای این سرزمین لااقل در چند سال اخیر بود. «تدبیر و امید» شعار اصلی دکتر حسن روحانی رییس جمهور منتخب و کلید معروفش نماد بازگشایی درهای بسته امید با تدبیر ایشان است. چیزی که همه انتظارش را دارند تحقق واقعی این شعار در طول دوره ریاست جمهوری ایشان است.


 آنچه مسلم است در سال‌های اخیر در شهری که شمار داشته‌هایش کاهی از کوه نداشته‌هایش بود هیچ اثری از تدبیر از سوی مسئولان دیده نشد تا امید به کلی از درون و برون این شهر رخت بربندد و در بسته‌ای که میراث این روزگار شوم است با هیچ کلیدی باز نشود.
مطمئناً اگر تدبیر در شهری که به انبار غله استان مشهور است وجود داشت ساخت یک سیلو به رویایی دست نیافتنی تبدیل نمی‌شد تا امید کشاورزان و مردم این کلانشهر کُردی به یأس بگراید. آیا تدبیر نزد مسئولین ما فقط دادن وعده و وعید و تمدید وعده از این سال به آن سال است؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۱۳
فرزند بوکان